معنی فارسی baselard
B2نوعی سلاح سرد با تیغه کوتاه که در تاریخی مشخص استفاده میشده است.
A type of short, double-edged sword historically used in the Middle Ages.
- NOUN
example
معنی(example):
شوالیه شمشیر بیتیغهاش را برای آمادگی در نبرد بیرون آورد.
مثال:
The knight unsheathed his baselard in preparation for battle.
معنی(example):
از نظر تاریخی، بیتیغه سلاحی متداول در قرون وسطی بود.
مثال:
Historically, a baselard was a common weapon in the Middle Ages.
معنی فارسی کلمه baselard
:
نوعی سلاح سرد با تیغه کوتاه که در تاریخی مشخص استفاده میشده است.