معنی فارسی basis points

B2

واحد پایه، معیاری برای اندازه‌گیری تغییرات نرخ بهره یا ارزش‌ها در بازارهای مالی.

A unit of measure equal to one hundredth of a percentage point, often used in finance.

noun
معنی(noun):

One hundredth of one percentage point.

example
معنی(example):

نرخ بهره در این ماه ۵۰ واحد پایه افزایش یافته است.

مثال:

The interest rate increased by 50 basis points this month.

معنی(example):

تحلیلگران مالی معمولاً به تغییرات نرخ در واحدهای پایه اشاره می‌کنند.

مثال:

Financial analysts often refer to changes in rates in basis points.

معنی فارسی کلمه basis points

: معنی basis points به فارسی

واحد پایه، معیاری برای اندازه‌گیری تغییرات نرخ بهره یا ارزش‌ها در بازارهای مالی.