معنی فارسی battledoring

B1

بَتله کردن، فعالیتی که به بازسازی نبردها و جنگ‌ها اشاره دارد.

Referring to the act of engaging in activities that reenact battles or warfare.

example
معنی(example):

او در حین بازسازی در بَتله کردن شرکت داشت.

مثال:

He was involved in battledoring during the reenactment.

معنی(example):

بَتله کردن فعالیتی محبوب بین اعضای جامعه تاریخی بود.

مثال:

Battledoring was a popular activity among the historical society members.

معنی فارسی کلمه battledoring

: معنی battledoring به فارسی

بَتله کردن، فعالیتی که به بازسازی نبردها و جنگ‌ها اشاره دارد.