معنی فارسی battleful
B1پر جنگ، وصفی برای چیزهایی که در آن صحنههای جنگ و مبارزه وجود دارند.
Describing something that is filled with battles or warfare.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
داستان پر از صحنههای جنگی و لحظات حماسی بود.
مثال:
The story was filled with battleful scenes and epic moments.
معنی(example):
تخیل او توسط داستانهای جنگی قدیمی شعلهور شد.
مثال:
Her imagination was sparked by the battleful tales of old.
معنی فارسی کلمه battleful
:
پر جنگ، وصفی برای چیزهایی که در آن صحنههای جنگ و مبارزه وجود دارند.