معنی فارسی battlemented

B1

چهارباغی، توصیفی برای بناهای تاریخی که دارای معماری با دیواره‌های جنگی هستند.

Describing a structure that features battlements or defensive walls.

example
معنی(example):

قلعه به طرز زیبایی چهارباغی در اطراف دیوارهایش داشت.

مثال:

The castle was beautifully battlemented along its walls.

معنی(example):

آن‌ها در سفر خود به قلعه با چهارباغی سر زدند.

مثال:

They explored the battlemented fortress on their trip.

معنی فارسی کلمه battlemented

: معنی battlemented به فارسی

چهارباغی، توصیفی برای بناهای تاریخی که دارای معماری با دیواره‌های جنگی هستند.