معنی فارسی be on nodding terms
B1به معنای برخوردهای مختصر و بیمعنا با یکدیگر است که نشاندهندهی آشنایی سطحی است.
To have a minimal level of mutual recognition or acquaintance, often indicated by simple gestures like nodding.
- IDIOM
example
معنی(example):
من او را زیاد میبینم، پس ما با هم سر تکان میدهیم.
مثال:
I see her often, so we are on nodding terms.
معنی(example):
آنها با هم سر تکان میدهند، اما به خوبی یکدیگر را نمیشناسند.
مثال:
They are on nodding terms, but they don't know each other well.
معنی فارسی کلمه be on nodding terms
:
به معنای برخوردهای مختصر و بیمعنا با یکدیگر است که نشاندهندهی آشنایی سطحی است.