معنی فارسی be on one's best behaviour

B1

به معنای نشان دادن بهترین رفتار و فرهنگ در مقابل دیگران است.

To behave very well in order to make a good impression on others.

example
معنی(example):

مطمئن شو که در طول جلسه بهترین رفتار خود را داشته باشی.

مثال:

Make sure to be on your best behaviour during the meeting.

معنی(example):

او برای تحت تاثیر قرار دادن قرار ملاقاتش بهترین رفتار خود را داشت.

مثال:

He was on his best behaviour to impress his date.

معنی فارسی کلمه be on one's best behaviour

:

به معنای نشان دادن بهترین رفتار و فرهنگ در مقابل دیگران است.