معنی فارسی be one's lookout
B1مراقب بودن و آگاه بودن از محیط و اطراف برای شناسایی فرصتها.
To remain alert and watchful for something of interest or importance.
- IDIOM
example
معنی(example):
اگر میخواهید موفق شوید، باید مراقب فرصتهای جدید باشید.
مثال:
If you want to succeed, you need to be one's lookout for new opportunities.
معنی(example):
همیشه باید مراقب باشید؛ بهترین ایدهها میتوانند از هر جایی بیایند.
مثال:
Always be one's lookout; the best ideas can come from anywhere.
معنی فارسی کلمه be one's lookout
:مراقب بودن و آگاه بودن از محیط و اطراف برای شناسایی فرصتها.