معنی فارسی be unable to believe one's ears

B1

عبارتی است برای بیان واکنش حیرت یا عدم اعتماد به حقیقت چیزی که شنیده شده است.

An expression used to indicate shock or disbelief over something heard.

example
معنی(example):

وقتی او در قرعه‌کشی برنده شد، نمی‌توانست باور کند که چه می‌شنود.

مثال:

When she won the lottery, she was unable to believe her ears.

معنی(example):

او وقتی خبر را شنید، نمی‌توانست باور کند که چه می‌شنود.

مثال:

He was unable to believe his ears when he heard the news.

معنی فارسی کلمه be unable to believe one's ears

:

عبارتی است برای بیان واکنش حیرت یا عدم اعتماد به حقیقت چیزی که شنیده شده است.