معنی فارسی bearder
B1bearder، کسی که دارای ریش است و ممکن است در زمینه مراقبت از ریش دانش و تجربه داشته باشد.
A person who has a beard and may have knowledge and experience in beard care.
- NOUN
example
معنی(example):
ریشدار نکات خود را درباره مراقبت از ریش به اشتراک گذاشت.
مثال:
The bearder shared tips on grooming a beard.
معنی(example):
بسیاری از علاقهمندان به ریش در همایشها ملاقات میکنند.
مثال:
Many bearder enthusiasts meet at conventions.
معنی فارسی کلمه bearder
:
bearder، کسی که دارای ریش است و ممکن است در زمینه مراقبت از ریش دانش و تجربه داشته باشد.