معنی فارسی bebless
B1برکت دادن به یک مکان، شیء یا افراد به طور معنوی یا مذهبی.
To give spiritual or religious blessing to a place, object, or people.
- VERB
example
معنی(example):
مراسم برای برکت دادن به ساختمان جدید برگزار شد.
مثال:
The ceremony was meant to bebless the new building.
معنی(example):
آنها میخواستند اتحادیه خود را با یک آیین خاص برکت دهند.
مثال:
They wanted to bebless their union with a special ritual.
معنی فارسی کلمه bebless
:
برکت دادن به یک مکان، شیء یا افراد به طور معنوی یا مذهبی.