معنی فارسی beblood
B1به معنای برکت دادن یا ایجاد روابط عمیقتر.
To bless or fortify relationships or connections.
- VERB
example
معنی(example):
مراسم به اعضای جدید تیم برکت خواهد داد.
مثال:
The ceremony will beblood the new members of the team.
معنی(example):
آنها هدف داشتند که دوستی خود را با اعتماد برکت دهند.
مثال:
They aimed to beblood their friendship with trust.
معنی فارسی کلمه beblood
:
به معنای برکت دادن یا ایجاد روابط عمیقتر.