معنی فارسی beblot

B1

به طرز بارزتر نشان دادن یا گسترش دادن چیزی، معمولاً در زمینه‌ای با تزیین یا توضیحات بیشتر.

To enhance or embellish something, usually in terms of adding detail or color.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که نقاشی‌اش را با رنگ‌های بیشتری به طرز بارزتری نشان دهد.

مثال:

She decided to bebloat her painting with more colors.

معنی(example):

پس از جنجال، او تصمیم گرفت که بحث را با جزئیات بیشتری بسط دهد.

مثال:

After the fuss, he chose to bebloat the argument with more details.

معنی فارسی کلمه beblot

: معنی beblot به فارسی

به طرز بارزتر نشان دادن یا گسترش دادن چیزی، معمولاً در زمینه‌ای با تزیین یا توضیحات بیشتر.