معنی فارسی bebusy
B1مشغول بودن به معنی درگیر بودن با کار یا فعالیتی است.
To be engaged in some task or activity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حالا نمیتوانم صحبت کنم؛ من با کار مشغول هستم.
مثال:
I can't talk right now; I'm bebusy with work.
معنی(example):
او همیشه در حال مدیریت وقتش به طور مؤثر مشغول است.
مثال:
She is always bebusy managing her time effectively.
معنی فارسی کلمه bebusy
:
مشغول بودن به معنی درگیر بودن با کار یا فعالیتی است.