معنی فارسی becater

B1

ترتیب دادن یا خدمت کردن به محصولات غذایی برای رویدادهای خاص.

To provide and serve food for special events.

example
معنی(example):

آیا می‌توانی مهمانی تولدم را این سال ترتیب دهی؟

مثال:

Can you becater my birthday party this year?

معنی(example):

آنها پیشنهاد کردند که رویداد را با غذای خوشمزه ترتیب دهند.

مثال:

They offered to becater the event with delicious food.

معنی فارسی کلمه becater

: معنی becater به فارسی

ترتیب دادن یا خدمت کردن به محصولات غذایی برای رویدادهای خاص.