معنی فارسی beccabunga
B2گیاهی آبزی با برگهای بزرگ و سیستم ریشهای توسعهیافته که در محیطهای مرطوب رشد میکند.
A type of aquatic plant with broad leaves growing in wet environments.
- NOUN
example
معنی(example):
بکابانگا در نزدیکی لبه آب رشد میکند.
مثال:
The beccabunga grows near the water's edge.
معنی(example):
ما مقداری بکابانگا در کنار رودخانه پیدا کردیم.
مثال:
We found some beccabunga along the riverbank.
معنی فارسی کلمه beccabunga
:
گیاهی آبزی با برگهای بزرگ و سیستم ریشهای توسعهیافته که در محیطهای مرطوب رشد میکند.