معنی فارسی beclasps
B1به هم clasp کردن یا بستن چیزی با هم، معمولاً بهطور نرم و ملایم.
To clasp or fasten something together, typically in a gentle manner.
- VERB
example
معنی(example):
او به آرامی گردنبند را دور گردنش میبندد.
مثال:
She gently beclasps the necklace around her neck.
معنی(example):
او کتاب را با دو دست میبندد تا بسته بماند.
مثال:
He beclasps the book with both hands to keep it closed.
معنی فارسی کلمه beclasps
:
به هم clasp کردن یا بستن چیزی با هم، معمولاً بهطور نرم و ملایم.