معنی فارسی becrawl

B1

به حرکت خزنده کردن، به ویژه در مورد نوزادان یا حیوانات کوچک.

To move on the hands and knees, typically used for infants or animals.

example
معنی(example):

نوزاد شروع به خزیدن در سطح اتاق نشیمن کرد.

مثال:

The baby began to becrawl across the living room floor.

معنی(example):

زمانی که توله‌سگ شروع به خزیدن کرد، چندین مورد را به زمین انداخت.

مثال:

As the puppy learned to becrawl, it knocked over several items.

معنی فارسی کلمه becrawl

: معنی becrawl به فارسی

به حرکت خزنده کردن، به ویژه در مورد نوزادان یا حیوانات کوچک.