معنی فارسی becrime

B1

مرتکب جرم شدن یا رفتار غیرقانونی کردن.

To commit a crime or engage in illegal activity.

example
معنی(example):

او در هر موقعیتی به نظر می‌رسد که مرتکب جرم می‌شود.

مثال:

He seems to becrime in every situation.

معنی(example):

چرا برخی مردم به قوانین تجاوز می‌کنند؟

مثال:

Why do some people becrime against the law?

معنی فارسی کلمه becrime

: معنی becrime به فارسی

مرتکب جرم شدن یا رفتار غیرقانونی کردن.