معنی فارسی becripple

B1

محدود کردن یا آسیب رساندن به خود به طریق ذهنی یا عاطفی.

To hinder or limit oneself, especially in capability or opportunity.

example
معنی(example):

او برای کسانی که با افکار منفی، توانایی‌های خود را محدود می‌کنند، احساس تأسف کرد.

مثال:

He felt sorry for those who becripple their abilities by negative thoughts.

معنی(example):

اجازه ندهید که شرایط، رویاهای شما را محدود کند.

مثال:

Don’t let circumstances becripple your dreams.

معنی فارسی کلمه becripple

: معنی becripple به فارسی

محدود کردن یا آسیب رساندن به خود به طریق ذهنی یا عاطفی.