معنی فارسی becurse

B1

بددعا کردن یا آرزو کردن بد برای کسی.

To invoke a supernatural power to inflict harm on someone; to curse.

example
معنی(example):

او نمی‌خواست به کسی لعنت بفرستد، حتی در لحظات عصبانیت.

مثال:

He didn't want to becurse anyone, even in moments of anger.

معنی(example):

لعنت فرستادن به کسی به معنای آرزوی بدبختی برای اوست که منفی تلقی می‌شود.

مثال:

To becurse someone is to wish them ill, which is considered negative.

معنی فارسی کلمه becurse

: معنی becurse به فارسی

بددعا کردن یا آرزو کردن بد برای کسی.