معنی فارسی bedismal

B1

بیدیسک، حالتی غم‌انگیز و ناامیدکننده.

Gloomy or dreary state that evokes sadness or despair.

example
معنی(example):

هوا امروز بسیار بیدیسک است.

مثال:

The weather today is quite bedismal.

معنی(example):

خلق بیدیسک او بر همه اطرافیانش تأثیر گذاشت.

مثال:

His bedismal mood affected everyone around him.

معنی فارسی کلمه bedismal

: معنی bedismal به فارسی

بیدیسک، حالتی غم‌انگیز و ناامیدکننده.