معنی فارسی bedizenment
B2تزئین و آرایش به سبکهای ظریف و شیک، به ویژه در محافل اجتماعی.
The act of dressing or adorning in a showy manner.
- NOUN
example
معنی(example):
تزئین او برای مهمانی بسیار قابل توجه بود.
مثال:
Her bedizenment for the party was quite impressive.
معنی(example):
تزئین هنرپیشه در فرش قرمز توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The bedizenment of the actress drew everyone's attention on the red carpet.
معنی فارسی کلمه bedizenment
:
تزئین و آرایش به سبکهای ظریف و شیک، به ویژه در محافل اجتماعی.