معنی فارسی bedkey
B1کلیدی که برای باز کردن قفلی خاص و معمولاً برای تخت خواب یا انباری استفاده میشود.
A specific type of key used to open a lock, often related to a bed or a secure place.
- NOUN
example
معنی(example):
کلید تخت برای باز کردن انباری که ایمن بود ضروری بود.
مثال:
The bedkey was essential for unlocking the secure storage.
معنی(example):
او نتوانست کلید تخت خود را برای دسترسی به فایلهای مهمش پیدا کند.
مثال:
She couldn’t find the bedkey to access her important files.
معنی فارسی کلمه bedkey
:
کلیدی که برای باز کردن قفلی خاص و معمولاً برای تخت خواب یا انباری استفاده میشود.