معنی فارسی bedral
B1شغلی که در آن میلهای برای تخت به کار میرود.
A piece of wood or a bar used in the construction of a bed.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک لوله تخت قدیمی در اتاق زیر شیروانی پیدا کرد که تصمیم گرفت آن را نگه دارد.
مثال:
He found an old bedral in the attic, which he decided to keep.
معنی(example):
لوله تخت به زیبایی ساخته شده بود و او را به یاد دوران کودکیاش میانداخت.
مثال:
The bedral was beautifully crafted and reminded her of her childhood.
معنی فارسی کلمه bedral
:
شغلی که در آن میلهای برای تخت به کار میرود.