معنی فارسی bedraped
B1پوشانیده شده با پارچه یا لایهای، به خصوص در زمینه طراحی یا دکوراسیون.
Covered or draped with fabric, often used in artistic or decorative contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اتاق به طرز زیبایی برای عروسی پوشانده شده بود.
مثال:
The room was beautifully bedraped for the wedding.
معنی(example):
شکل پوشانده شده به زیبایی به ترکیب افزوده بود.
مثال:
The bedraped figure added elegance to the composition.
معنی فارسی کلمه bedraped
:
پوشانیده شده با پارچه یا لایهای، به خصوص در زمینه طراحی یا دکوراسیون.