معنی فارسی bedrape
B1پوشاندن یا ایجاد لایهای روی چیزی به روش خاص، معمولاً با پارچه.
To drape something, typically a piece of fabric, over a surface or object.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که پنجرهها را با پارچهای زیبا بپوشاند.
مثال:
She decided to bedrape the windows with a beautiful fabric.
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت که مجسمه را برای اثر دراماتیک بپوشاند.
مثال:
The artist chose to bedrape the sculpture for a dramatic effect.
معنی فارسی کلمه bedrape
:
پوشاندن یا ایجاد لایهای روی چیزی به روش خاص، معمولاً با پارچه.