معنی فارسی beffroy
B1شیء یا نمادی که در یک جشنواره برای جلب توجه استفاده میشود.
An object or symbol that attracts attention during a festival or event.
- NOUN
example
معنی(example):
بفروی مرکز جشنواره بود و همه را به خود جلب میکرد.
مثال:
The beffroy was the center of the festival, attracting everyone.
معنی(example):
در طول جشن، بفروی هنرهای محلی را به نمایش گذاشت.
مثال:
During the celebration, the beffroy showcased local crafts.
معنی فارسی کلمه beffroy
:
شیء یا نمادی که در یک جشنواره برای جلب توجه استفاده میشود.