معنی فارسی befortune
B1خوش شانس بودن، داشتن شانس و سعادتی که معمولا به فردی از سوی زندگی عطا میشود.
To be favored by fortune or luck.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او امیدوار است که در انتخابهای شغلی خود خوش شانس باشد.
مثال:
She hopes to be fortunate in her career choices.
معنی(example):
آنها احساس میکردند که از داشتن دوستان حمایتکننده چنین خوش شانسی دارند.
مثال:
They felt fortunate to have such supportive friends.
معنی فارسی کلمه befortune
:
خوش شانس بودن، داشتن شانس و سعادتی که معمولا به فردی از سوی زندگی عطا میشود.