معنی فارسی begirdle
B1واژه 'begirdle' به معنای احاطه کردن یا به دور چیزی بستن است.
To encircle or bind something with a belt or band.
- VERB
example
معنی(example):
شوالیه کمربندی برای احاطه کردن زره خود پوشید.
مثال:
The knight wore a belt to begirdle his armor.
معنی(example):
او از یک روبان برای احاطه کردن بسته به شکل زیبا استفاده کرد.
مثال:
She used a ribbon to begirdle the package beautifully.
معنی فارسی کلمه begirdle
:
واژه 'begirdle' به معنای احاطه کردن یا به دور چیزی بستن است.