معنی فارسی beglide
B1حرکت کردن یا پرواز کردن به آرامی و راحتی، بدون هیچ گونه تلاش خاصی.
To move or fly smoothly and effortlessly.
- VERB
example
معنی(example):
ببینید چگونه عقاب به آرامی در آسمان پرواز میکند.
مثال:
Watch how the eagle beglide gracefully through the sky.
معنی(example):
او یاد گرفت که هنگام دوچرخهسواری در سربالایی به آرامی برود.
مثال:
He learned to beglide smoothly while riding the bike downhill.
معنی فارسی کلمه beglide
:
حرکت کردن یا پرواز کردن به آرامی و راحتی، بدون هیچ گونه تلاش خاصی.