معنی فارسی beguard

B1

مح محفوظ بودن یا محافظت از چیزی، به ویژه در برابر تهدیدات.

To protect or guard with a sense of caution.

example
معنی(example):

قلعه قدیمی توسط افسانه‌ای از گنجینه پنهان محافظت می‌شد.

مثال:

The old castle was beguarded by a legend of hidden treasure.

معنی(example):

داستان‌های ارواح خرابه‌های باستانی را محافظت می‌کند.

مثال:

Stories of spirits beguard the ancient ruins.

معنی فارسی کلمه beguard

: معنی beguard به فارسی

مح محفوظ بودن یا محافظت از چیزی، به ویژه در برابر تهدیدات.