معنی فارسی beguiler
B1فریبنده، شخصی که به طریقی جذاب و فریبنده دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد.
A person who charms or enchants others, often in a deceptive way.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک فریبنده ماهر بود و به راحتی اعتماد مردم را جلب کرد.
مثال:
He was a skilled beguiler, easily winning over people's trust.
معنی(example):
فریبنده مردم روستا را به دادن داراییهایشان فریب داد.
مثال:
The beguiler tricked the villagers into giving him their possessions.
معنی فارسی کلمه beguiler
:
فریبنده، شخصی که به طریقی جذاب و فریبنده دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد.