معنی فارسی behallow
B1احترام به چیزی یا فردی در یک زمینه خاص.
To show respect or honor, especially in a formal manner.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند به دوستی دیرینه خود احترام بگذارند.
مثال:
They chose to behallow their long-standing friendship.
معنی(example):
مقامات در طول مراسم به اجداد خود احترام میگذارند.
مثال:
Officials behallow their ancestors during the ceremony.
معنی فارسی کلمه behallow
:
احترام به چیزی یا فردی در یک زمینه خاص.