معنی فارسی behaviored

B1

به رفتاری اشاره دارد که مطلوب و مناسب است.

Having a specified behavior.

example
معنی(example):

سگ در کنار کودکان خوب رفتار می‌کند.

مثال:

The dog is well-behaviored around children.

معنی(example):

یک حیوان خانگی با رفتار خوب، خوشایند است.

مثال:

A well-behaviored pet is a joy to have.

معنی فارسی کلمه behaviored

: معنی behaviored به فارسی

به رفتاری اشاره دارد که مطلوب و مناسب است.