معنی فارسی behaviorist
B1فردی که به مطالعه رفتار انسان و عوامل تأثیرگذار بر آن میپردازد.
A scholar who studies behavior, especially in psychology.
- NOUN
example
معنی(example):
یک رفتارشناسان چگونگی عمل کردن مردم را مطالعه میکند.
مثال:
A behaviorist studies how people act.
معنی(example):
به عنوان یک رفتارشناس، او واکنشها را تحلیل میکند.
مثال:
As a behaviorist, she analyzes reactions.
معنی فارسی کلمه behaviorist
:
فردی که به مطالعه رفتار انسان و عوامل تأثیرگذار بر آن میپردازد.