معنی فارسی beid

B1

یاری دادن یا کمک کردن به کسی در انجام کاری.

To assist or give help to someone.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که گروه فیلم‌برداری را صبح زود یاری دهند.

مثال:

They decided to beid the film crew early in the morning.

معنی(example):

شما می‌توانید با ارائه کمک به دوستانتان یاری دهید.

مثال:

You can beid your friends by offering them help.

معنی فارسی کلمه beid

: معنی beid به فارسی

یاری دادن یا کمک کردن به کسی در انجام کاری.