معنی فارسی being-as

B1

به معنای وجود کردن یا آنچه که وجود دارد. در فلسفه به تمایز و ارتباط انسان با دنیا و مفهوم وجود اشاره دارد.

Refers to the state or condition of existing, particularly in a philosophical context regarding the nature of existence and being.

example
معنی(example):

اینکه شما به اندازه مهربان هستید، همه را خوشحال می‌کند.

مثال:

Being as kind as you are makes everyone feel happy.

معنی(example):

متمرکز بودن به اندازه‌ای که می‌توانید به شما کمک خواهد کرد تا به اهداف خود برسید.

مثال:

Being as focused as you can will help you achieve your goals.

معنی فارسی کلمه being-as

: معنی being-as به فارسی

به معنای وجود کردن یا آنچه که وجود دارد. در فلسفه به تمایز و ارتباط انسان با دنیا و مفهوم وجود اشاره دارد.