معنی فارسی beknights
B1عمل بینوا کردن، اعطای عنوان شوالیه به افراد، معمولاً به عنوان یک علامت قدردانی.
To confer knighthood upon someone, typically as a mark of honor.
- VERB
example
معنی(example):
هر سال، ملکه چند فرد استثنایی را بینوا میکند.
مثال:
Every year, the queen bekights a few exceptional individuals.
معنی(example):
او دوستان وفادارش را در رویدادهای ویژه بینوا میکند.
مثال:
He bekights his loyal friends during special events.
معنی فارسی کلمه beknights
:
عمل بینوا کردن، اعطای عنوان شوالیه به افراد، معمولاً به عنوان یک علامت قدردانی.