معنی فارسی beleft
B1ترک شدن، باقی ماندن، در موقعیت یا شرایط خاصی قرار گرفتن.
To be left in a situation or condition.
- VERB
example
معنی(example):
او بعد از جلسه با یک تصمیم دشوار باقی مانده بود.
مثال:
He was beleft with a difficult decision after the meeting.
معنی(example):
شرکت با چالشهای زیادی برای غلبه بر آنها باقی ماند.
مثال:
The company was beleft with many challenges to overcome.
معنی فارسی کلمه beleft
:
ترک شدن، باقی ماندن، در موقعیت یا شرایط خاصی قرار گرفتن.