معنی فارسی belemnid

B2

نوعی از بی‌مهرگان دریایی که به نرمی و با بدن لوله‌ای شکل تخمینی تردد می‌کنند.

A group of extinct marine cephalopods with elongated, bullet-shaped shells.

example
معنی(example):

فossilهای بلمنیید در لایه‌های سنگی باستانی یافت شدند.

مثال:

The belemnid fossils were found in the ancient rock layers.

معنی(example):

دانشمندان برای درک بوم‌شناسی آن بلمنیید را مورد مطالعه قرار دادند.

مثال:

Scientists studied the belemnid to understand its ecology.

معنی فارسی کلمه belemnid

: معنی belemnid به فارسی

نوعی از بی‌مهرگان دریایی که به نرمی و با بدن لوله‌ای شکل تخمینی تردد می‌کنند.