معنی فارسی bellmaker
B1زنگساز شخصی است که زنگها را میسازد.
A person who makes bells, usually from metal.
- NOUN
example
معنی(example):
زنگساز یک زنگ برنزی زیبا ساخت.
مثال:
The bellmaker crafted a beautiful bronze bell.
معنی(example):
پدربزرگ او زنگساز ماهری در شهرشان بود.
مثال:
Her grandfather was a skilled bellmaker in their town.
معنی فارسی کلمه bellmaker
:
زنگساز شخصی است که زنگها را میسازد.