معنی فارسی bellmaking
B1زنگسازی فرایند ساخت زنگها است که نیاز به تخصص و تکنیکهای خاص دارد.
The process or craft of making bells.
- NOUN
example
معنی(example):
زنگسازی به مهارتها و تکنیکهای ویژهای نیاز دارد.
مثال:
Bellmaking requires special skills and techniques.
معنی(example):
هنر زنگسازی از نسلها به نسلهای بعدی منتقل شده است.
مثال:
The art of bellmaking has been passed down through generations.
معنی فارسی کلمه bellmaking
:
زنگسازی فرایند ساخت زنگها است که نیاز به تخصص و تکنیکهای خاص دارد.