معنی فارسی bemistress
B1شخصی که تحت تأثیر عواطف و اندوه دیگران قرار میگیرد.
A person who is deeply affected by the emotions and sorrows of others.
- NOUN
example
معنی(example):
افسردگی ناشی از مبارزات احساسی که با آن روبرو بودند عمیقاً طنینانداز شد.
مثال:
The bemistress of the emotional struggles they faced resonated deeply.
معنی(example):
او یک معلم احساسی است که به دیگران کمک میکند تا با اندوههایشان کنار بیایند.
مثال:
She is a bemistress who helps others cope with their sorrows.
معنی فارسی کلمه bemistress
:
شخصی که تحت تأثیر عواطف و اندوه دیگران قرار میگیرد.