معنی فارسی bemoat

B1

ابراز تأسف کردن، عادتی طبیعی در بیان ناراحتی و حسرت.

To express sorrow or lament about something.

example
معنی(example):

خوب است که با دوستان دربارهٔ خسارات ابراز تأسف کنیم.

مثال:

It's good to bemoat losses with friends.

معنی(example):

ما تمایل داریم که درباره فرصت‌های از دست رفته در زندگی ابراز تأسف کنیم.

مثال:

We tend to bemoat missed chances in life.

معنی فارسی کلمه bemoat

: معنی bemoat به فارسی

ابراز تأسف کردن، عادتی طبیعی در بیان ناراحتی و حسرت.