معنی فارسی bemoaner

B1

شخصی که به خاطر شرایط خاصی ابراز تأسف می‌کند یا از آن شکایت می‌کند.

A person who expresses sorrow or complaint about something.

example
معنی(example):

او به عنوان کسی که از وضعیت سیاسی کنونی شکایت می‌کند، شناخته شده است.

مثال:

He is known as a bemoaner of the current political situation.

معنی(example):

شکایت‌کنندگان معمولاً نارضایتی خود را با صدای بلند ابراز می‌کنند.

مثال:

Bemoaners often express their dissatisfaction loudly.

معنی فارسی کلمه bemoaner

: معنی bemoaner به فارسی

شخصی که به خاطر شرایط خاصی ابراز تأسف می‌کند یا از آن شکایت می‌کند.