معنی فارسی beneficience

B2

عمل مفید و نیکوکارانه، به معنای انجام کارهای خیر و مفید برای دیگران.

The quality of being kind and doing good for others.

example
معنی(example):

خدمات درمانی به عنوان بخشی از مفاهیم نیکوکارانه ضروری است.

مثال:

The beneficience of health care providers is essential.

معنی(example):

نیکوکاری در پزشکی رفاه بیماران را ترویج می‌کند.

مثال:

Beneficience in medicine promotes the welfare of patients.

معنی فارسی کلمه beneficience

: معنی beneficience به فارسی

عمل مفید و نیکوکارانه، به معنای انجام کارهای خیر و مفید برای دیگران.