معنی فارسی benignant

B2 /bəˈnɪɡnənt/

به معنای مهربان و خوشایند، شخصی که با شفقت و محبت رفتار می‌کند.

Kind and benevolent; showing kindness and goodwill towards others.

adjective
معنی(adjective):

Kind; gracious; favorable.

example
معنی(example):

سلطان بنگینانت مورد علاقه همه رعایایش بود.

مثال:

The benignant king was loved by all his subjects.

معنی(example):

لبخند بنگینانت او باعث شد که همه احساس خوشامدگویی کنند.

مثال:

Her benignant smile made everyone feel welcome.

معنی فارسی کلمه benignant

: معنی benignant به فارسی

به معنای مهربان و خوشایند، شخصی که با شفقت و محبت رفتار می‌کند.