معنی فارسی benignities
B2خوشخوییها به ویژگیهای مثبت و مهربانانه یک فرد اشاره دارد.
The individual acts or qualities of kindness and gentleness.
- noun
noun
معنی(noun):
The state of being benign.
معنی(noun):
A benign act.
example
معنی(example):
خوشخوییهای شخصیت او دلهای همه را برد.
مثال:
The benignities of her character won the hearts of everyone.
معنی(example):
او به خاطر خوشخوییهایی که آرامش به دیگران میبخشد مورد تحسین است.
مثال:
She is admired for her benignities that bring comfort to others.
معنی فارسی کلمه benignities
:
خوشخوییها به ویژگیهای مثبت و مهربانانه یک فرد اشاره دارد.