معنی فارسی bequeather

B2

فردی که دارایی‌های خود را به دیگران وصیت می‌کند.

A person who bequeaths property or assets to others.

example
معنی(example):

وصیت‌کننده در برابر شاهدان وصیت‌نامه را امضا کرد.

مثال:

The bequeather signed the will in front of witnesses.

معنی(example):

به عنوان یک وصیت‌کننده، او می‌خواست اطمینان حاصل کند که ارزش‌هایش منتقل شود.

مثال:

As a bequeather, he wanted to ensure his values were passed down.

معنی فارسی کلمه bequeather

: معنی bequeather به فارسی

فردی که دارایی‌های خود را به دیگران وصیت می‌کند.